جنايات و مکافات


حتماً تابه‌حال نام کتاب «جنايت و مکافات» را در تلويزيون يا کتاب‌فروشي‌ها شنيده‌ايد. نام اين کتاب نيز همانند کتاب‌هاي ديگر به نام نويسنده پرآوازه‌اش يعني «داستايوفسکي» گره خورده است. در همين ابتدا، بايد بگوييم که اين رمان جزو رمان‌هاي شاهکار و معروفي است که از روي آن، فيلم‌ها و مجموعه‌هايي با همين نام ساخته شده است. اگر هنوز اين کتاب را براي خواندن انتخاب نکرده‌ايد، در ادامه همراه ما باشيد تا با معرفي مختصري از اين کتاب، شما را به خواندن اين کتاب معروفِ نويسنده روس ترغيب کنيم.


درباره‌ کتاب جنايت و مکافات


«جنايت و مکافات» اثر بزرگي است که داستايوفسکي با نوشتن آن به‌عنوان نويسنده‌اي زبردست شناخته شد؛ نويسنده‌اي که توانايي روانکاوي فوق‌العاده‌اي دارد و تيزبين و دورانديش است.


بايد گفت داستايوفسکي درست مثل بقيه آثارش شخصيت‌هاي فوق‌العاده جالبي را به تصوير کشيده است. او همچنين زواياي شخصيتي افراد مختلف کتاب را زير ذره‌بين مخصوص خودش قرار داده و اثري چنين محبوب و خواستني خلق کرده است.


ويژگي جالب‌تر کتاب اين است که چهره‌هاي خوب و بد، به‌گونه متفاوتي در کتاب ظاهر شده‌اند. قضاوت و تشخيص درستي و نادرستي کارها به عهده خواننده است و اين خود، اثر را چالش‌برانگيز کرده است.


اين بار جريان داستان برخلاف اغلب آثار داستايوفسکي، در پترزبورگ اتفاق مي‌افتد. يکي ديگر از تفاوت‌هاي آشکار اين کتاب با آثار قبلي نويسنده اين است که زندگي اعيان و اشراف روسيه نشان داده نمي‌شود، بلکه اين زشتي‌ها و بدي‌هاي شهر است که نويسنده به ظرافت هرچه‌تمام‌تر به آن پرداخته است.


شخصيت اصلي کتاب جوان 23 ساله‌اي به نام «راسکلنيکف» است. او جواني کنجکاو و خوش‌چهره اما فقير و بي‌پول است و به‌گفته دوستش، «رازوميخين»، عبوس و مغرور و دچار بدگماني شديد است. او داراي شخصيتي بي‌قرار است؛ طوري که مدام فکرهاي مختلف مي‌کند و حتي گاهي با خودش حرف مي‌زند. راسکلنيکف از ناعدالتي دنيا شکايت دارد. درعين‌حال، گاهي به‌شدت سرد و بي احساسات مي‌شود و ممکن است طوري رفتار کند که انگار همه مزاحمش هستند. با شخصيت جالب راسکلينف جوان همراه مي‌شويد و از تصميمات عجيبش شگفت‌زده خواهيد شد. اتفاقات جالبي در وجود راسکلينف به وقوع مي‌پيوندند و جريان داستان را دگرگون مي‌کنند. حتما ارزش آن را دارد که خودتان آن را بخوانيد و غرق در خواندن ادبيات عميق روسي شويد.


در حاشيه


داستايوفسکي، اين نويسنده تواناي روسي، فراز و نشيب‌هاي زيادي را در زندگي شخصي‌اش تجربه کرده است. او در شرايط سختي به نوشتن اين رمان پرداخته است؛ چنان‌که در بخشي از مقدمه کتاب «جنايت و مکافات» مي‌خوانيم:


«در 1863 ابتدا زن داستايوفسکي و پس از يک سال ديگر ميخائيل، يگانه برادر دلبندش، از اين جهان چشم بستند و او را در مقابل گرفتاري‌هاي مادي و معنوي گوناگون يکه و تنها گذاشتند. داستايوفسکي اين دوره از زندگي را يکي از دشوارترين ايام عمر خود مي‌شمرد. بي‌ثباتي و دورنگي دوستان نيز بر مصيبت‌هاي وي مي‌افزود. به‌ناچار مجله هنگام تعطيل شد و داستايوسکي براي سرگرمي، تمام خود را وقت کارهاي خلاقه ادبي کرد.»


داستايوسکي در چنين شرايط دشواري اين اثر زيبا را پديد آورده است. از بقيه آثار شگفت‌انگيز او مي‌توان کتاب‌هاي ابله، قمارباز، شياطين و برادران کارمازوف را نام برد.


بخش‌هايي از کتاب


بعد ناگهان خنده‌اي چون ديوانگان سر داد و اضافه کرد: «آه که ازنظر زيباشناسي واقعاً شپشي بيش نيستم! همين و نه چيز ديگري.» سپس با زهرخندي به اين فکر چسبيد و در حال کاوش در آن و بازي و سرگرمي به آن سخن خود را دنبال کرد: «بله من واقعاً هم شپش هستم. دست‌کم به خاطر آنکه اولاً من هم‌اکنون درباره اينکه شپش هستم مي‌انديشم و ثانياً به‌خاطر آنکه يک ماه تمام پروردگار مهربان را ناراحت کردم و او را به شهادت گرفتم که به اين کار براي نفس و ميل خود دست نمي‌زنم، بلکه به‌خاطر مقصد مطبوع و بسيار زيبايي…هه، هه! ثالثاً به‌دليل آنکه انصاف ممکن را در بررسي و انجام اين امر ازلحاظ وزن و اندازه و حساب بکار بردم و از ميان شپش‌ها آنکه از همه بي‌فايده‌تر بود برگزيدم و پس از کشتن تصميم گرفتم از مال او فقط آن‌قدري که براي قدم‌هاي نخستين لازم است، نه بيش و نه کم، بردارم.»


 


مشخصات کتاب


عنوان اصلي کتاب: ???????????? ? ?????????


عنوان کتاب به فارسي: جنايت و مکافات


نويسنده: فئودور داستايوفسکي


تعداد صفحات: 704


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

آفتاب مهتاب آلبوم گل آرایی Melanie مسجد صاحب الزمان(عج) واریان شهر دلنوشته های یک بیقرار مریم مینویسد :) اخبار صنعت برق فقاهت نظام ساز آمبولانس زميني